loading...
گلچین اشعار جدید معاصر و کلاسیک
یاس آبی بازدید : 78 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

گفتند :این خاک دیگر ، سرو و صنوبر ندارد

 

خورشید اینجا غریب است ، اینجا دلاور ندارد

 

گفتند :خوبست ، خوبست در گوشه ای دفن سازیم

 

این آسمان را ، که بوی بال کبوتر ندارد

 

از سرخی شمعدانی تعریف کردند ، هر چند

 

دیدند این باغ عاشق از لاله بهتر ندارد

 

بر شانه های خیابان ، بردند یاران ما را

 

بردند و بردند ، انگار این کوچه آخر ندارد

 

یک آسمان ابر دارم در سینه ، از سوگ گلها

 

یک شب بیاید ببیند هر کس که باور ندارد

 

شهری که گویند(شهر خورشید ) باشد ، همین جاست

 

شهری که (یوسف) در آنجا ترس از برادر ندارد

 

 

شاعر : محمود اکرامی

یاس آبی بازدید : 74 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

 

پرده‌ها را ببند شب شده است، روز را در اتاق پنهان کن
گریه‌ات را بخند، دردت را، در پس اشتیاق پنهان کن


سرفه‌های مکررت بدجور، روی اعصاب شهر می‌خندد
یعنی این‌که نفس نکش، خود را، پشت این اختناق پنهان کن


شب نشسته است روی این معبر، رمز تنهایی تو لو رفته
پر شده از ستون پنجم، شهر ماه را در محاق پنهان کن


حق این مردم است این مردم که تو باشی و آرزو بکنند
کربلا را نیار و مثل قبل، توی خاک عراق پنهان کن


باز هم روزنامه‌های شهر، عکس‌های تو را بزرگ زدند
تو به رویت نیار و دنیا را، پشت این اتفاق پنهان کن


روشنی را به روی تاول‌ها، دکمه دکمه ببند تا آخر
باز نیلوفران آتش را، در میان اجاق پنهان کن


زخم‌ها ـ این شناسنامه‌ی تو ـ چند وقتی است از مد افتاده

پرده‌ها را ببند! شب شده است، روز را در اتاق پنهان کنش      

 

 شاعر : مهدی اشرفی

یاس آبی بازدید : 83 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

 

 

بازوان نوح در امواج توفان گم شده ست

یارب امدادی ! که در این موج ، سکان گم شده ست

یادگار از کوه ، افرای بلندی داشتیم

آن تناور ، در میان برف و بوران گم شده ست

ناله در زنجیر می پیچد جنون خویش را

بوی لیلا در مشام این بیابان گم شده ست

در صفوف شیر مردان اضطراب افتاده است

 یادگاری شرزه ، از سردار میدان گم شده ست

شعله می بارد به بالم حسرت پرواز را

بال هایم در مداری آتش افشان گم شده ست

ابر می بارد مرا راه تماشا بسته است ؟

یا که در شام افق ، مهر درخشان گم شده ست ؟

بار بر محمل مبندید ، آسمان توفانی است

رد پای کاروان در صبح باران گم شده ست

نیستم خاموش ، آتش در گلو می پرورم

شیونم در ناله های این نیستان ، گم شده ست

شوق تهمت داشتم اما جنونم گل نکرد

عقل من در کوچه های سنگ باران گم شده ست

در نماز حیرتم ، اما نشان قبله ام

در هیاهوی شبستان جماران گم شده ست

 

شاعر :  حسین اسرافیلی

 

یاس آبی بازدید : 80 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

جز شما با ما کسی احساس غمخواری نکرد

هیچ چشمی گریه آیینه را یاری نکرد

خانه ها را سیل غارتگر شکست و آب برد

هیچ کس ویرانه ها را قصد معماری نکرد

دستها پرچم شد اما هیچ مردی برنخاست

عرصه خالی بود و شمشیری میانداری نکرد

باغ را آفت رسید و شاخه ها در هم شکست

ریشه ها خشکید و ابر بی حیا کاری نکرد

از ستم دل را جراحت بود، اما ای دریغ

زخم را جز تیغ زهرآگین پرستاری نکرد

گرچه در بزم شقایق سفره گستردیم، لیک

هیچ دستی ترمه ما را قلمکاری نکرد

آخرین مجروح تیغ فتنه ایم اما کسی

وانکرد آغوش و حرمت را نگهداری نکرد


شاعر: حسین اسرافیلی

یاس آبی بازدید : 65 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

پسر شدیم و بدون پدر بزرگ شدیم
و با هزار غم و دردسر بزرگ شدیم

و جنگ بود- و آوارگی- و در‌به‌دری
سفر رسید وَ ما با سفر بزرگ شدیم

پدر همیشه سفر بود -مثل اینکه نبود
و ما بدون پدر با خطر بزرگ شدیم

پدر قطار قشنگش قطار ِ رفتن بود
و ما به شوق سفر بود اگر بزرگ شدیم

پدر رسید و ما از قطار جا ماندیم
پلاکش آمد و ما با خبر بزرگ شدیم

قطار پوکه‌ی خالی -و زیرسیگاری
چقدر جای تو خالی پدر، بزرگ شدیم!

که ما بزرگ نبودیم -این شکوه تو بود
به چشم مردم دنیا اگر بزرگ شدیم...

بیژن ارژن

یاس آبی بازدید : 65 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

 

خواب مرگ دیده اند چشم های نیمه باز

کوچه های بی وضو، خانه های بی نماز

شهر شهرِ نانجیب، شهر شهرِ بی مرام

شهرِ نازِ خاروخس، شهرِ دفنِ سروناز

نقشِ آسمان عسس، معنیِ زمین قفس

عشق شکلی از هوس با کنایه و مجاز

عشق و عاشقی حرام، خونِ عاشقان حلال

صحبت از سپیده جُرم، جارِ اسمِ شب مُجاز

بر زبان نرفته جز مویه های زیرلب

بیت های در خفا، شعرهای بی جواز

شعرها کپک زده، شاعران فلک زده

زخم ها شتک زده زیر سایه کزاز

داغ مزدِ درددل، دفنِ عشق دم به دم

تازیانه مو به مو، درد سیر تا پیاز

دارد این زمان ولی دل سرِ سحر شدن

بغض ها سرِ شکست، رشته ها سرِ دراز

شهرِ من بتی بزرگ غرق سایه و عفن

بشکنش، خدای من! شهرِ دیگری بساز
یاس آبی بازدید : 61 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

همان‌طوری که مادر حدس زد شد
پدر آمد به شهر و نابلد شد

به شهر آمد، بساط واکس واکرد
نشست آنجا که معبر بود، سد شد

پدر را شهرداری آمد و برد
بساطش ماند بی‌صاحب، لگد شد

پدر از معضلات اجتماعی است
که تبدیل‌ِ به شعری مستند شد

و بعد آمد کوپن بفروشد اما
شبی آمد به خانه گفت بد شد

دوباره ریختند و جمع کردند
خطر از بیخ گوشم باز رد شد

پدر جان کند و هی از خستگی مرد
نفس در سینه‌اش حبس ابد شد

به مادر گفت من که رفتم اما
همان‌طوری که گفتی می‌شود شد

به یاد روی ماهش بودم امشب
نشستم گریه کردم جزر و مد شد

 

شاعر : مریم آریان    

یاس آبی بازدید : 71 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

 

 

تنگ غروب

 

تنگ غروب از سنگ، بابا نان درآورد
آن را برای بچه های لاغر آورد

مادر برای بار پنجم درد کرد و
رفت و دوباره با خودش یک دختر آورد

گفتند دختر نان خور است و مادرم گفت
ای کاش می شد یک شکم نان آور آورد

تنگ غروب آمد پدر با سنگ در زد
یک عده را مهمان برای مادر آورد

مردی غریبه با زنانی چادری که
مهمان ما بودند را پشت در آورد

مرد غریبه چای خورد و مهربان شد
هی رفت و آمد هدیه ای آخر سر آورد

من بچه بودم وقت بازی کردنم بود
جای عروسک پس چرا انگشتر آورد

تنگ غروب از سنگ، بابا نان درآورد
آن را برای بچه های دیگر آورد

مادر برای بار آخر درد کرد و
رفت و نیامد باز اما دختر آورد

 

شاعر: مریم آریان

 

یاس آبی بازدید : 69 سه شنبه 25 مهر 1391 نظرات (0)

مردم همه
تورا به خدا
سوگند می‌دهند

اما برای من

تو آن همیشه‌ای
که خدا را به‌تو
سوگند می‌دهم!

یاس آبی بازدید : 62 سه شنبه 25 مهر 1391 نظرات (0)

سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولى دل به پائیز نسپرده ایم

چو گلدان خالى لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم

اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم

اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم

اگر دشنه دشمنان، گردنیم
اگر خنجر دوستان، گرده ایم

گواهى بخواهید، اینک گواه
همین زخم هایى که نشمرده ایم!

دلى سر بلند و سرى سر به زیر
از این دست عمرى به سر برده ایم

 

تعداد صفحات : 10

درباره ما
Profile Pic
در این سایت گزیده اشعار معاصر درج خواهد گردید تا برای دقایقی لحظات شور انگیز و دل نواز برای شما عزیزان رقم خورد. دوستانی که تمایل دارند اشعار خودشان یا اشعار مورد علاقه شان در این سایت درج شود مطالب خود را برای ما بفرستند تا با نام خودشان درج شود.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    چه سبک شعری را بیشتر می پسندید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 91
  • کل نظرات : 16
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 17
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 29
  • بازدید ماه : 18
  • بازدید سال : 11,023
  • بازدید کلی : 68,841